شیعة علی هم الفائزون

ترویج عقاید تشیع و اسلام حقیقی

شیعة علی هم الفائزون

ترویج عقاید تشیع و اسلام حقیقی

شیعة علی هم الفائزون

آنچه بدیهی است ، تحریفات گسترده و دل بخواهی در آموزه های شرعی و دینی مذهب حقه تشیع است.لذا ما بر آن شدیم گوشه ای از این آموزه ها از لسان صاحبان دین [پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام] بیان نماییم تا شاید مورد تامل قرار گیرد و کمی به خود فرصت تفکر و تامل بدهیم تا ندانسته چیزی به اسم دین ، به دین نچسبانیم.
تاریخ تاسیس : 1395/8/6 مصادف با 25 محرم الحرام 1438
همیشه موفق باشید

بایگانی
آخرین نظرات

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عقیده» ثبت شده است

#امام_رضا_و_دیدن_خدا


متن روایت :

عن أحمد بن محمد بن أبی نصر، عن علی بن موسى الرضا (علیه السلام)، قال: قال لی: «یا أحمد، ما الخلاف بینکم و بین أصحاب هشام بن الحکم بالنفی للجسم فی التوحید؟ » فقلت: جعلت فداک، قلنا نحن بالصورة، للحدیث الذی روی «أن رسول الله (صلى الله علیه و آله) رأى ربه فی صورة شاب» و قال هشام بن الحکم بالنفی للجسم.
فقال: «یا أحمد، إن رسول الله (صلى الله علیه و آله) لما أسری به إلى السماء، و بلغ عند سدرة المنتهى، خرق له فی الحجب مثل سم الإبرة ، فرأى من نور العظمة ما شاء الله أن یرى، و أردتم أنتم التشبیه، دع هذا- یا أحمد- لا ینفتح
علیک منه أمر عظیم».
 


ترجمه حدیث :

احمد بن محمد بن ابی نصر خدمت امام رضا علیه السلام نشسته بود. امام فرمود : احمد! اختلاف بین شما و هشام بن حکم در مورد جسمیت یا عدم جسمیت خداوند چیست؟

احمد عرض کرد : ما قائل به جسمیت خداوند هستیم به دلیل حدیثی که از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است : خداوند را دید در صورت جوانی . ولی هشام نفی جسمیت برای خداوند میکند.

امام رضا علیه السلام فرمود : احمد! زمانی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله به معراج رفت و به سدرة المنتهی رسید حجاب ها برایش کنار رفت و نور خداوند را آنطور که خدا خواست ، دید و شما از همین اراده تشبیه (و جسمیت) برای خداوند کردید. رها کن این عقیده ات را که فایده ای برایت ندارد.


تفسیر شریف البرهان ، ج۱ ،ص۸۸

شیخ علی
۱۰ آذر ۹۵ ، ۱۰:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

🔼#پیامبر_شهادت_یا_رحلت_۸ 🔼


⏪ در این پست مطلبی را از تاریخ طبری که جزو قدیمی ترین منابع تاریخی است و نوشته اهل تسنن هم هست بیان میکنیم.


📖  متن ترجمه شده تاریخ طبری :

🔽خبرهاى درست آن است که چون پیغمبر علیه السّلام آن لقمه به دهان اندر نهاد، آن بره بریان را خداى عزّ و جلّ به سخن آورد و گفت: لا تَاکُلُ مِنى فَانّى مَسمُومٌ. و این علامتى بود از علامتهاى پیغمبرى بزرگ، و جبریل بیامد و گفت: این لقمه از دهان بیرون انداز. و دیگر این گونه گویند اى محمّد، این لقمه فرو برو بخور و بگوى بِسْمِ اللَّه الَّذى لا یَضُرُّ مَع اسْمِهِ شى ءٌ فِى داءٍ فِى الارضِ وَ لا فِى السَّماء و هُوَ السَّمیعُ العلیم. تا همه دشمنان نومید شوند که به تو چیزى نتوانند کردن. پس پیغمبر علیه السّلام لقمه فرو برد و آن زهر به تن او اندر بپراگند تا او را زیان نکرد. پس هر سالى آن وقت آن زهر به تن او اندر گرد آمدى، و به آخر هم از آن بمرد تا شهید مرد، زیرا که به زهر کشته هم شهید بود. و خداى عزّ وجلّ خواست که شهادت او را بدان لقمه دارد. و پیغمبر چنین گفت:  ما زالَتْ اکْلَةُ خَیْبَرٍ تُعادِینِى هذا اوْ قَطَعَتْ أَبْهَرى. آن لقمه که به خیبر خوردم درد آن به هر سالى باز من آمدى بدان وقت. پس چون وقت مرگش آمد گفت: اکنون وقت آن است که مرا رگ پشت بخواهد گسستن و مرا مرگ خواهد آمدن. و این اندر آن سال گفت که بمرد، و این بر در فدک خورده بود و لیکن لقمه خیبر خوانند زیرا که صلح فدک هم برابر خیبر بود، و هنوز از خیبر باز مدینه نیامده بود. و هو اعلم


📚 تاریخنامه طبری، ج ۳، ص: ۲۳۷ 


این تاریخ تقریبا صریح در مطلب است.

شیخ علی
۰۸ آذر ۹۵ ، ۱۷:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

#عرض_دین_بر_امام_۳


ادامه بحث حدیث عرض دین جناب عبدالعظیم ره بر امام هادی علیه السلام


سوم : وَ إِنَّهُ لَیسَ بِجِسْم وَ لا صُورَة و لا عَرَض وَ لا جَوْهَر

او نه جسم است و نه صورت و نه عرض و نه جوهر 


بیان و توضیح آیت الله صافی گلپایگانی

در سلب جسمیت، صورتیت و عرضیت و جوهریت تفاوت نمى کند که اینها را بر طبق اصطلاح اهل معقول تفسیر کنیم و خواه اینکه این کلمات به معناى عرفى که شاید اظهر باشد معنا شوند.

-معنای اهل معقول- 👇👇👇 (منقول از محقق طوسی ره)

موجود منقسم به دو قسم است نزد عقل 

                                       یا واجب الوجود و یا ممکن الوجود 

ممکن دو قسم گشت بدان جوهر و عرض

                                  جوهر به پنج قسم شد اى ناظم عقود! 

جسم و دو اصل وى که هیولا و صورتست

                              پس نفس و عقل این همه را یادگیر زود 

نه قسم گشت جنس عرض این دقیقه را 

                                       اندر خیال جوهر عقلى به من نمود 

کَمْ است وکَیف و أین و مَتى و مضاف و وَضْع 

                                     پس فعل وانفعال دیگر ملک یاد رود 

پس واجب الوجود از اینها منزه است 

                                  او بوده است بیشتر از بود هر چه بود 


-معنای عرفی- 👈 جسم یا به معناى جسد یا هر چیزى که ابعاد ثلاثه داشته باشد (طول و عرض و عمق) معنا شود، و صورت، به معناى متشکل بودن به شکل که به آن اشکال مختلف از هم تمیز داده مى شوند و عرض هم در اصطلاح عرفى چیزى است قائم به غیر و در محل است؛ و به عبارت اخرى جوهر که عرفاً در مقابل عرض است و نه جوهر در مقابل معانى دیگر که در اصطلاح منقسم به پنج قسم و یکى از دو قسم ممکن است اما جوهر به معناى ذات الشئ و حقیقة الشئ مراد نیست. 

شیخ علی
۰۵ آذر ۹۵ ، ۱۰:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

#عرضه_دین_بر_امام_۱


عن عبدالعظیم بن عبداللّه الحسنى قال: دخلت على سیّدى علىّ بن محمّد علیه السلام، فلمّا بصر بى قال لى: مرحباً بک یا أبا القاسم أنت ولّینا حقّاً، 

قال: فقلت له: یا ابن رسول اللّه إنّى أرید أن أعرض علیک دینى، فإن کان مرضیّاً ثبتّ علیه حتّى ألقى اللّه عزّوجلّ، 

فقال: هات یا أبا القاسم


(جناب عبدالعظیم میگوید خدمت حضرت هادی علیه السلام رسیدم. وقتی نگاه حضرت به من افتاد فرمود : مرحبا بر تو ای ابالقاسم تو ولی و دوست ما هستی حقا. عرض کردم : یا بن رسول الله میخواهم دینم و عقیده ام را عرضه نمایم بر شما و اگر مورد رضایت بود بر همان ثابت قدم بمانم. حضرت فرمود : بگو )


اول : إنّى أقول: إنّ اللّه تبارک و تعالى واحد لیس کمثله شى ء 


خدا واحد است و یکی است و مثل او خدای نیست.


توضیح و بیان آیت الله صافی گلپایگانی👇👇👇

برحسب روایتى که صدوق در توحید از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام روایت کرده است، اطلاق واحد بر خدا به دو معنا جایز است: یکى به معناى اینکه براى او شبیه و نظیرى نیست، و دیگر به این معنا که نه در وجود یعنى در عالم خارج، نه در عقل و نه در وهم، انقسام پذیر نیست؛ یعنى هیچ گونه ترکیب و تجزیه اى در او متصور نیست.

پس از این مقدمه بسیار کوتاه مى گوییم: 

حضرت عبدالعظیم گفت: من مى گویم: الله تبارک و تعالى واحد است؛ یعنى یگانه و یکتا است، نه عضو و جزئى دارد و نه عدیل و همانند و بى شریک و بى نظیر، بى همانند و بى همتا است. 

شرح حدیث عرض دین حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام - صفحه۳۷


🔽🔽🔽

ادامه دارد...منتظر بمانید ...☝☝☝

🔼🔼🔼

شیخ علی
۰۲ آذر ۹۵ ، ۱۲:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

#حد_تعطیل_و_حد_تشبیه


چنانچه پست های قبلی را مطالعه نموده باشید با این متن برخود کرده اید :

" خارج من الحدین ، حد الابطال و حد التشبیه "

علی الظاهر حد ابطال همان حد تعطیل باشد.

حد ابطال یا تعطیل : اینکه شخصی منکر اصل وجود خداوند شود و یا نفی صفات ذات و فعل خداوند کند. این کفر است


حد تشبیه : اینکه شخصی قائل به شباهت و مثل بودن خدا و غیر خدا باشد. این مورد شرک است.


با توجه به این ، خداوند خارج است از ایندو حد که یکی کفر است و یکی شرک.


جهت مطالعه بیشتر به کتاب شرح اصول کافی به قلم ملاصالح مازندرانی قدس سره جلد سوم صفحه 62 مراجعه نمایید .

شیخ علی
۱۴ آبان ۹۵ ، ۱۴:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

#اعتقاد_الشیعه


در ادامه پست قبلی که در موضوع توحید بود ، شیخ صدوق رحمه الله مطلبی بیان میفرماید.


به قول و به لسان اصطلاحی بین طلاب ، دفع اشکال مقدر است.


اشکال مقدر : اولا عده ای از افراد مدعی هستند که شیعه این عقاید را قبول ندارد و یا مثلا قائل به تشبیه است و ثانیا روایاتی در میان شیعیان موجود است که دال بر تجسیم و تشبیه و خلاف این عقاید حقه است و در کتب یعضی از علنا هم ذکر شده است.


مرحوم صدوق المحدثین رحمه الله جواب داده اند به اینکه :

اولا : چنانچه شخصی ادعای فوق را داشته باشد کاذب است [چرا که شما از هر شیعه ای که به قولش اهمیت داده میشود مثل علما و زعمای شیعه سوال کنید همین عقایدی را میگویند که ما بیان کردیم.]

ثانیا : هر روایتی به طور قطعی خلاف آنچه بیان کردیم باشد ، وضع شده است و مجعول است .و چنانچه در کتاب علمای امامیه باشد ، تحریف است و تدلیس

من نسب إلى الإمامیة غیر ما وصف فی التوحید فهو کاذب.
وکل خبر یخالف ما ذکرت فی التوحید فهو موضوع مخترع وکل حدیث لا یوافق کتاب الله فهو باطل وإن وجد فی کتاب علمائنا فهو مدلس

شیخ علی
۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۹:۱۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر