شیعة علی هم الفائزون

ترویج عقاید تشیع و اسلام حقیقی

شیعة علی هم الفائزون

ترویج عقاید تشیع و اسلام حقیقی

شیعة علی هم الفائزون

آنچه بدیهی است ، تحریفات گسترده و دل بخواهی در آموزه های شرعی و دینی مذهب حقه تشیع است.لذا ما بر آن شدیم گوشه ای از این آموزه ها از لسان صاحبان دین [پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام] بیان نماییم تا شاید مورد تامل قرار گیرد و کمی به خود فرصت تفکر و تامل بدهیم تا ندانسته چیزی به اسم دین ، به دین نچسبانیم.
تاریخ تاسیس : 1395/8/6 مصادف با 25 محرم الحرام 1438
همیشه موفق باشید

بایگانی
آخرین نظرات

۴ مطلب با موضوع «امیرالمومنین ع» ثبت شده است

#دفن_و_کفن_پیامبر


* و قال إسماعیل بن أبی خالد، عن الشّعبیّ أنّ النّبیّ صلّى اللَّه علیه و سلّم غسّله علیّ، و أسامة، و الفضل بن العبّاس، و أدخلوه قبره، و کان علیّ یقول و هو یغسّله:

بأبی و أمّی، طبت حیّا و میّتا. 

مرسل جیّد .


* و قال عبد الواحد بن زیاد: ثنا معمر، عن الزّهریّ، عن سعید بن المسیّب قال: قال علیّ، غسّلت رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و سلّم، فذهبت انظر ما یکون من المیت فلم أر شیئا، و کان طیّبا حیّا و میّتا


* و ولی دفنه و إجنانه دون النّاس أربعة: علیّ، و العبّاس، و الفضل، و صالح مولى رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و سلّم و لحد رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و سلّم لحدا، و نصب علیه اللّبن نصبا


* و قال عبد الصّمد بن النّعمان: ثنا أبو عمر کیسان، عن مولاه یزید بن بلال قال: سمعت علیّا رضی اللَّه عنه یقول: أوصى النّبیّ صلّى اللَّه علیه و سلّم أن لا یغسّله أحد غیری، فإنّه «لا یرى أحد عورتی إلّا طمست عیناه» قال علیّ: فکان العبّاس، و أسامة، یناولانی الماء، وراء السّتر، و ما تناولت عضوا إلّا کأنّما یقلّبه معی ثلاثون رجلا، حتّى فرغت من غسله

 

تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام تالیف ذهبی - صفحه۶۶۹


این چند روایت تصریح دارند بر اینکه مولانا علی علیه السلام متکفل دفن و کفن پیامبر اکرم ص بودند.

این روایات از منابع تاریخی اهل تسنن میباشد.


سوال : خلفای راشد که مورد عنایت اهل سنت هستند کجا بودند؟

شیخ علی
۱۱ آذر ۹۵ ، ۱۵:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

#واحد_در_کلام_علی_ع


معنای واحد در کلام مولا الموحدین


۲- أبو مقدام از پدرش نقل کرده است که در روز جمل (پنجشنبه دهم ماه جمادى الاولى سنه سى و شش هجرى مروج الذّهب ۲: ۳۶۰) که آتش جنگ شعله ور شده بود، و برق شمشیرها و سرنیزه‌ها هر لحظه نگاه جنگجویان را به گوشه اى مى کشید عرب بادیه نشینى برخاسته و رو به فرمانده کلّ على علیه السلام نمود و پرسید: اى امیرمؤمنان آیا، تو مى گویى خداوند یکى است؟ راوى گفت: مردم از هر طرف بر او حمله ور شدند که: چه وقت این سخن است؟ مگر موقعیّت خطیر میدان کارزار را نمى نگرى! و نمى بینى که على علیه السلام پریشان خاطر است؟! امیر المؤمنین فرمود: رهایش سازید؛ زیرا پرسش این اعرابى همان هدف اصلى ماست که بر سر آن با اینها پیکار مى کنیم. سپس فرمود: اى اعرابى، این گفته که خدا یکى است چهار گونه است. دو گونه آن بر خدا روا نیست، و دو تاى دیگر شایسته خدا است، اما آن دو که روانیست عبارتند از:

۱- اگر شخصى بگوید: خدا یکى است و منظورش از جهت عدد آن (۱- ۲- ۳-... ) باشد، جایز نیست چون آنچه دومى ندارد بشمارش در نیاید مگر ندیدى آنکه گفت خدا سوّمى از سه موجود است کافر گردید؟ (حضرت اشاره دارد به آیه شریفه (۷۳) از سوره مائده «لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا: إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلَّا إِلهٌ واحِدٌ»). 

۲- اگر فردى بگوید خدا یکى است و مقصودش اراده نوعى از جنس باشد، این هم درست نیست، زیرا این تشبیه و همانند کردن خدا به بشر است، و پروردگار ما بزرگتر و برتر از آن است که مثل و مانند داشته باشد. 

و امّا آن دو مورد که گفتنش مانعى ندارد:

۱- آنکه فردى بگوید خدا یکى است یعنى در میان همه چیزها مانندى ندارد، آرى خداى ما این گونه است. 

۲- کسى بگوید خداوند عزّ و جلّ حقیقتا یکتاست، یعنى ذاتش مرکّب نبوده و قابل قسمت به أجزاء نیست نه در عالم خیال و نه در خارج و نه در خرد، براستى پروردگار ما چنین است. 


معانی الأخبار / ترجمه محمدى، ج ۱، ص: ۱۳ 

شیخ علی
۰۷ آذر ۹۵ ، ۱۰:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
#حدیث_دوات_و_قلم


 با عرض سلام و تسلیت این ایام  و آستانه سیاهترین هفته تاریخ

۲۵ صفر ، روز اهانت عمر بن خطاب خلیفه دوم اهل تسنن به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

چند حدیث از شیعه و سنی در این پست نقل میکنیم درباب ماجرای طلب کتف و قلم.


روایت اول از شیعه از کتاب سلیم بن قیس هلالی صفحه ۳۲۴ به نقل از ابن عباس :

قال رسول الله صلى الله علیه وآله یوم الاثنین - وهو الیوم الذی قبض فیه - وحوله أهل بیته وثلاثون رجلا من أصحابه: ایتونی بکتف أکتب لکم فیه کتابا لن تضلوا بعدی ولن تختلفوا بعدی.
فمنعهم فرعون هذه الأمة فقال: (إن رسول الله یهجر) فغضب رسول الله صلى الله علیه وآله وقال: (إنی أراکم تخالفونی وأنا حی، فکیف بعد موتی)؟ فترک الکتف

(ترجمه : پیامبر در روز دوشنبه در حالی که صحابه و خانواده اش جمع بودند فرمودند : کتفی و کاغذی بیاورید تا مطلبی بنویسم که هرگز گمراه نشوید و هرگز اختلاف نکنید.
فرعون امت (عمر بن خطاب) گفت : پیامبر صلی الله علیه و اله هذیان میگوید.
پیامبر غضب کرد و فرمود : در حیات من اختلاف میکنید پس بعد از مرگم چه خواهید کرد؟ و کتف را رها کرد.)

روایت دوم از شیعه از کتاب الارشاد شیخ مفید جلد اول صفحه ۱۸۴ :

فأفاق علیه وآله السلام فنظر إلیهم، ثم قال. (أتونی بدواة وکتف، أکتب لکم کتابا لا تضلوا بعده أبدا) ثم أغمی علیه، فقام بعض من حضر یلتمس دواة وکتفا فقال له عمر: ارجع، فإنه یهجر!!! فرجع.

(ترجمه : پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیهوش شد و هنگامی که به هوش آمدند به صحابه و افراد حاضر نگاهی کردند و فرمودند : دوات و کاغذی بیاورید تا مطلبی بنویسم که هرگز گمراه نشوید و و بعد از لحظاتی بیهوش شدند و عده ای برخواستند و درخواست دوات و کاغذ کردند ولی عمر بن خطاب گفت : برگردید که پیغمبر هذیان گفت . و جمع بازگشتند.)

این روایت به خاطر اهمیتش و طعنی که بر خلیفه دوم اهل تسنن وارد میکند در منابع مختلفی از شیعه نقل گردیده است.

شیخ علی
۰۵ آذر ۹۵ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
#شعر_سقیفه

به نام نامی دین، دین ز دین تهی کردند

به دلیل طولانی بودن در ادامه مطلب درج شد.
حتما مطالعه کنید

شعر از مرحوم شیخ علی صافی گلپایگانی حفظه الله


شیخ علی
۰۳ آذر ۹۵ ، ۱۰:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر